پارلاپارلا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

پارلا درخشش زندگی ما

مروری بر بهار 93

پنجشنبه 18 ارديبهشت خاله نعیم اینها لطف کردن و پس از مدتها تشریف آوردن خونه مون آخه جدیدا خیلی کم لطف شدن و کم میان ما هم زنگ زدیم آنا اینها هم  اومدن و دور هم خوش گذشت. اینم از آشی که پارلا خانم براشون پخته...(البته ما سوپ رو رنگ میکنیم و جای آش میدیم به خورد مهمونهامون ) و اینم از مسابقه سیب خوری   پارلا و ال آی جون در حال بچه داری و خاله بازی   20 اردیبهشت خونه مامان نسرین بودیم که تو استفراغ کردی ما هم فکر کردیم غذا زیاد خوردی اما تا شب چند بار هم تکرار شد و شب بردیمت اورژانس  و آمپول و... بهت دادن اما نمیدونم چرا حالت خوب نمیشد فرداش مامان نسرین زنگ زد حالت رو بپرسه و وقتی فه...
21 ارديبهشت 1393

تولد در تولد

دوشنبه بردیمت دندون پزشک کودکان مطبش خیلی کودکانه بود و حتی منم خوشم اومده بود چه برسه به تو و با کمال میل رفتی رو تخت اما آقای دکتر مهربون کلی بهم غر زد که این چه وضع دندون بچه هاست و... و خلاصه گفت باید عکس بگیریم و اگه لازم بشه بیهوشت کنن و در حدود 2 ساعت همه دندونهات رو معالجه و ترمیم کنن و گفت 4 تا عصب کشی داری و حدود سه میلیونو پونصد هزینه داره و قبل از عمل باید کلی آزمایش بدی و یه متخصص قلب و یه متخصص مغز هم بریم و گواهی بیهوشی یگیریم . من که فقط ماتم برده و شوکه شده بودم و منتظر بودم پام رو از مطب بذارم بیرون و منفجر بشم و گریه کنم و باباهم اگه کارد بهش میزدی خونش در نمیومد و ماتش برده بود و نمیدونستیم چکار کنیم آیا واقعا وضع دندونها...
13 ارديبهشت 1393

از دندون درد تا شهر بازی

پنج شنبه ٤ اردیبهشت عزیزترینم چند روزه که دندون خوشگلت و کوچولوت درد میکنه ولی راضی نمیشی که بریم دندون پزشک ولی امروز دیگه اونقدر وخیم شد که بالاخره راضی شدی اما شانس آوردی که پنج شنبه بود و دکتر خوب پیدا نشد و اکثر دکترها هم گفتن بچه ها رو معالجه نمیکنن ولی از بیمارستان بهبود گفتن بعد از ظهر تا شب دندونپزشک کودکان دارن و قرار شد عصر بریم.ولی چون بعد از ظهر بازم مامانی کار داشت و تو با خاله های مهربونت بودی و اونهام زحمت کشیدن و شما وروجک ها رو بردن پارک تا حسابی خوش بگذرونین و همینطور هم شد. اینم یه نمونه اون روز خوب بعد از اینکه  اومدیم دنبالت رفتیم بیمارستان و جالب اینکه رفتیم  همون قسمتی رو که تو به دنیا اومدی ...
12 ارديبهشت 1393

سیزده بدر 93

چهارشنبه ١٣ فروردین سال ٩٣  گل من هر سال وقتی روز طبیعت نزدیک میشه نقل همه مجالس تعیین مکان و نوع غذا و... سیزده بدر هستش و امسال هم مثل سالهای قبل بود و باید انتخاب میکردیم که با خانواده مامانی بریم یا بابایی و این هم کار سختی بود چون میخواستیم با همه باشیم اما چون هوا بد جور بهاری شده بود و هی سرد میشد بعد گرم میشد و... خلاصه خانواده بابایی قرارشون رو لغو کردن و قرار شد با آنا اینها بریم. روز دوازدهم بابا گفت واسه صبحانه بریم بیرون و ببینیم پارک مره خونی سردرود سرویس دهیش چطوره اگه واسه فردا آمادگی مهمون داشته باشن بریم همونجا و رفتیم دیدیم کارکنان پارک بدجور در تکاپوی آمادگی از مهمون هستن دارن به سر و وضع پارک میرسن و امکانات...
15 فروردين 1393

نوروز 1393

ساقیا آمدن عید مبارک بادت دختر گلم این پنجمین سالیه که در کنار تو تحویل میکنیم و بازهم خدا رو به خاطر عیدی مثل تو که به ما بخشیده شاکریم امیدوارم سال خوب و خوش و موفقی داشته باشیم. امسال پنج شنبه ساعت بیست و بیست و هفت دقیقه سال تحویل میشه و سال اسب هستش ما هم به کمک تو سفره هفت سینمون رو چیدیم و منتظر سال جدید هستیم و این عکس رو تو دختر گل گرفتی آفرین به دختر هنرمندم اینم خود گل دخملی آغاز سال 1393 شمسی به به مبارک باشه....عیدتون مبارک بعدش منتظر بودیم بابایی عیدهامون رو از لای قران بده که دیدیم رفت تو اتاق و یه بسته آورد وای بابایی سورپرایزمون کرده بود و واسمون کادو گرفته بود. این کار بابایی حسابی ذو...
14 فروردين 1393

پارلا در تب و تاب آمادگی برای استقبال از بهار

دختر ناز و خانم و خونه دار من وقتی میبینی من و بابا و اصولا هر کی رو که میبینی از خونه تکونی و خرید شب عید و ... حرف میزنیم تو بیشتر جوگیر میشی و همش میگی مامان کی کمدو... من رو تمیز میکنیم تا سواستفاده بکنی و همه چیز رو بریزی بیرون البته از حق نگذریم که سعی میکنی کمک بکنی و قصدت شلوغی و شیطنت نیست اما چه کنیم که هنوز 4 سال بیشتر نداری و زیاد نمیدونی چطور باید کمک کنی اما همین انگیزه ای که داری برام خیلی با ارزشه و همش تشویقت میکنم 14 اسفند من تو اتاق نشیمن بودم و سرم به دوختن ملافه گرم بود که دیدم خبری ازت نیست تا اینکه خودت اومدی و با ذوق و شوق گفتی مامان بیا ببین چیکار کردم وقتی اومدم دیدم چشمت روز بد نبینه رفتی تو کمد و پشت کشوها...
14 فروردين 1393

تولد 4 سالگی پارلا

 پارلا جون وروجک                                4 سالگی مبارک  تولد تولد تولدت مبارک                  مبارک مبارک تولت مبارک دختر عزیزم کم کم داری پنج ساله میشی ولی من هنوز فکر میکنم یکی دوسال بیشتر نداری آخه اصلا باورم نمیشه 4 سال از ورود قشنگ تو به خونه گرممون گذشته . لحظه به لحظه اون چهار سال برامون سرشار بوده از شوق و نشاط و امید به زندگی فقط و فقط بخاطر تو... از تولد پارسال همش میگفتی سال بعد کیکم رو سیندرلا بگیریم و اصلا هم یادت نمیرفت و یک سال ت...
20 اسفند 1392