پارلاپارلا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

پارلا درخشش زندگی ما

پارلا و عزای سیدالشهدا(2)

1392/7/21 16:50
نویسنده : مامان پارلا
193 بازدید
اشتراک گذاری

شب تاسوعا- بقعه سید ابراهیم

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

پارلا و علی کوچولو

چند تا شتر آورده بودن که یکیشون بچه هم داشت و شیر میخوردابرو تو هم که به حد کافی میترسیدی نزدیکشون بشیاسترس  با هزار قصه و... بالاخره بردیمت تا سوار شتر بشیتشویق نگو بچه اش طرف دیگه شتر اون پایین داره شیر میخورده و میشه گفت تقریبا قایم شده بودساکت توهم که سوار شدی بچش سرش رو بلند کرد و نزدیک تو آورد و تو صورتت فوت کردتعجبو تو چنان ترسیدی که فکر کنم تا عمرداری یادت نمیرهزبان

روز عاشورا

پارلا و دایی نادر جون

راستی تا یادم نرفته بگم که تو 21 ماهت هست و یکی دو روزه که میخوایم از شیر بگیریمتناراحت و بنا به توصیه پیش کسوتها اول از یک سینه گرفتیمت و بعد از اونیکیسوالتو ایام تاسوعا و عاشورا تو داری از شیرگرفته میشیگریهو یکی دو روزه که روزها اصلا نمیخوری اما شبها وقتی خوابی کمی میخوری تا منم کمتر درد بکشمخیال باطل همه مخصوصا مامان رضوان جون ناراحت بودن که تو این روزهای احسان من حق مسلم تو رو ازت گرفتمشیطانو میگفتن بهتر بود یه کم دیگه صبر میکردیمآخولی تو چنان صبورانه با این موضوع کنار اومدی و درک کردی و اصلا به روی خودت نیاوردی که دلمون رو بیشتر خون کردگریهدل شکستهبغل کاش کمی بچه گی بکنی و این قدر درکت زیاد نباشه گلمبغل

ولی شبها تا یه مدت نمیدونستی چطوری بخوابی و بابا تو رو میخوابوند تا کمتر پیش من باشی و اذیت نشیمگریه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)