وقتی پارلا و بابا تنها میشن...
اکثر مواقعی که که جایی کار داشتم یا جایی میخواستم برم و تو رو نبرم میبردمت خونه خاله فهیم یا یکی از مامان جونها و کمتر با بابایی تنها بودی چون وقتی تنها گیرت می آورد یه کارهایی میکرد که اون سرش ناپیدا بود البته بماند که تو خونه هم به اندازه دو روز کار میتراشید و هر چی اسباب بازی و ... داشتی رو می آورد باهاشون مدل های عجیب و غریب درست میکرد و بیشتر از تو خودش ذوق می کرد(سبک بابا در این گونه موارد کوبیسم هستش). این هم نمونه های عینیش
اینجا بابا داره امتحان میکنه ببینه سرت کلاه میره یا نه و میخواد روحیه زرنگ بودن و مقاومت در برابر کلاه سر آدم گذاشتن رو در تو تقویت کنه و لپش رو باد داده تا ببینه وقتی گرسنه هستی عوض شیر هر چیز دیگه ای رو میگیری؟
اونقدر ماساژت داده تا خوابیدی
عاشق ماالشعیر بودی مخصوصا از نوع تلخ و مالتش بابا هم تا تنها گیرت می آورد فوری مالشعیر میداد بهت
اااا بابا این چیه می دی به بچه؟
تو هم زود باهاش همکاری می کردی و قایمش میکردین
چیه مامان چرا تهمت میزنی ما که کاری نکردیم؟
مامان:
اینجا هم گذاشتت رو فرمون ماشین لابد میخواد امتحان کنه ببینه میتونی بوق بزنی یا نه؟
بابا واسه تمرین عکاسی همش من یا تو رو مینشوند زیر فلش و هی ازمون عکس میگرفت منم دیگه کلافه شده بودم و همش غر میزدم تا اینکه طفلک رفته بود از لوازم آرایشی ها یه کله مانکن با یه کلاه گیس گرفته بود و باهاش تمرین میکرد
تو هم که زیاد از عروسک های مو دار خوشت نمیومد اولش بدجور ازش میترسیدی اما بعد شده بود اسباب بازی مورد علاقه ات این دفعه هم که تو پیش بابا تنها بودی اون رو داده بود باهاش بازی کنی و توهم چه فیلمی درست کردی شایان ذکر است که ریخت و پاش های روی تخت و عروسک های چیده شده روی لبه تخت هم از شیرین کاری های بابای خوبمون میباشد
پارلا در تلاش برای پایین آوردن عروسک
موهاش رو کندی حالا بابا یه روسری انداخته سرش که میخوای اون رو هم در بیاری
بابا نگام نکن بیا کمک....
ای بابا عروسک چرا نمیای پایین زورم داره تموم میشه...
آخیش بالاخره اومدی؟!اما چدرم در اومد ها
ببینم تو چرا مو نداری؟ چی چرا تهمت میزنی من کجا موهات رو کندم
بیا خودم برات مو میکارم آخه خودم یه پا آرایشگرممیگی نه نگاه کن
ببین خودم رو چقدر خوشگل آرایش کردم
هر وقت هم شما پدر و دختر از کارهای عجیب و غریب خسته شدین ینجوری از حال میرین
مرتب کردن خونه هم که...