روز کودک
کودک دردانه من روزت مبارک
کودک دردانه من! بهترین هدیه خداوندی! پارلای عزیزم! کودکی بهترین و لذت بخش ترین روزهای کل عمر آدمی به حساب میاد پس از لحظه لحظه این روزهات لذت ببر و تا میتونی کودکی کن چون این دوران اونقدر سریع میگذره که نمیفهمی از کجا اومد و به کجا رفت... واسه همینه که میگم بچگی کن و شیطونی کن و ما رو کلافه کن! حتی از من میشنوی هرچی هم بهت گفتیم بسه! نکن! بشین! اصلا گوش نده تا بعدا حسرت نخوری. البته کاش تو هم کمی شیطونی میکردی تا ما خسته بشیم... آخه از بس خانوم و با وقاری و همش آروم بازی میکنی که اذیت میشم. راستش دلم میخواد اونقدر شلوغ و پر هیاهو بودی که مثل خیلی از مامانهای دیگه از دستت کفری میشدم اما تو... ولی در هر حال دوست دارم آزاد و رها زندگی کنی و هر طور دلت میخواد شاد باشی! نه به سبک من که به سبک خود پارلا...
من روز کودک رو دوست دارم چون واسم یادآور دوران شیرین بچگی هام هستش. دورانی که دیگه رفته که رفته و دیگه هم برنمگرده... اما یاد اون روزهای شیرین همیشه با منه. روز کودک رو دوست دارم چون تنها روزی بود که تلوزیون از صبح تا شب کارتون پخش میکرد و ما هم همش رو بدون استثنا تماشا میکردیم. روز کودک رو دوست دارم چون توش کادو میگرفتم البته نه هرسال ولی از وقتی خاله دوقلوها بزرگ شدن و این چیزها حالیشون شد یواشکی به مامان میسپردن تا واسم کادو بگیره مثلا یه سال برام یه وایت برد و ماژیکش رو گرفته بودن که تو اون دوران یه چیز فانتزی و نسبتا لوکس بود و کمتر بچه ای از این چیزها داشت حتی کاغذ کادوش هم یادم مونده یه کاغذ خوشگل سفید بود با قلبهای سبز رنگ روش که میدونم اون هم کار خاله دوقلوهات بود. همیشه منو شرمنده میکردن و البته خوشحال...
و حالا روز کودک رو دوست دارم چون تو رو دارم! تویی که تمام هست و نیست منی! تویی که هر ضربان قلبت هزار بار برام شور زندگی و امید رو به ارمغان میاره و آرومم میکنه. مخصوصا امسال که علاوه بر تو یه فرشته دیگه هم توی دلم دارم که هر دم بهم زندگی میبخشه و با هر تکونی که میخوره بیشتر خودش رو تو دلم جا میکنه. وروجک جونم روز تو هم مبارک.
دخترای عزیزم امیدوارم وقتی شما هم بزرگ شدین به همین اندازه که من از کودکی خودم راضی بودم و لذت بردم از روزهای کودکیتون به شادی و لبخند یاد کنید نه به حسرت و ...
امیدوارم بتونیم پدر و مادر خوبی براتون باشیم(هم تو و هم آبجی کوچولوت که در حال حاضر اسمش رو هش ذات یعنی هیچی گذاشتی!؟) مثل پدر و مادر خودم که همه زندگیم رو مدیون خوبی ها و فداکاریهاشون هستم شما هم از ما راضی باشین و دوستمون داشته باشین چون توی اون روزها بیشتر از الان تشنه محبت شما خواهیم بود و وابستگیمون بهتون چند برابر میشه پس ازتون خواهش میکنم همیشه دوستمون داشته باشین و تنهامون نذارین عزیزای دلم.
عزیز دلم متاسفانه توی روز کودک فرصت نشد که برات کادوی مناسبی بگیریم و فقط یه بادکنک گرفتیم که دست خالی نیایم پییشت
اما یکی دو روز بعد که سرم کمی خلوت شد رفتیم رستوران و غذای سفارشی تو رو خوردیم بعدش هم رفتیم بازار و خودت اینها رو انتخاب کردی امیدوارم که مبارکت باشه و همیشه وقتی ازشون استفاده میکنی خوشحال و شاد باشی. شرمنده که هدیه خوبی نشد اما خوب خودت انتخاب کردی دیگه...
پنج شنبه هم از طرف مهد واستون جشن روز کودک گرفته بودن و یه گروه هنری از تلوزیون دعوت کرده بودن تا بیان و شماها رو شاد کنن و همینطور هم شده بود و خیلی بهتون خوش گذشته بود یه فرفره هم بهتون داده بودن که البته مربوط به درسهاتون هم میشد و اشکال هندسی رو یادتون میداد.
عصرش هم با آرمین رفتین خونه مامان جون و شب روهم موندین فرداش ما هم اومدیم و این هم تو آرمین با تیپی که برای خودتون درست کرده بودین و تو خیالات خودتون زیباترین عروس و داماد دنیا شده بودین...